لطفا چاقو را بیرون نکش


بگذار راهی را که به درونم باز کرده ای


بسته بماند


نگاه نکن که عرق کرده ام


و خورشید


دارد تمام تلاشش را میکند که


سردی پیشانی ام را جبران کند


آن کوه یخ


که از قطب شمال گریخته بود


درون من پنهان شده است


چاقو را بیرون نکش

سوز می آید.

{-60-}
9 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/02/26 - 21:31